مقدمه
زنان پرو چندین دهه برای عدالت و حفاظت از حقوق خود تحت شرایطی بسیار تبعیضآمیز مبارزه کردهاند. نقض حقوق بشر در پرو طی دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی به بدترین حد خود رسید؛ زمانی که درگیریهای مسلحانه مرگبار بین گروه چریکی «مسیر درخشان» و دولت، زندگی مردم عادی پرو را از هم پاشاند. زنان، بهویژه آنهایی که از جوامع بومی و حاشیهای بودند، یا توسط نیروهای نظامی مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند یا توسط چریکها به قتل رسیدند. تعداد زیادی از زنان دور هم گرد آمدند تا سازماندهی لازم برای اعتراضات را ایجاد کنند و «ماریا النا مویانو»[1] یکی از آنان بود. او به عنوان رئیس «فدراسیون زنان ویا السالوادور»، در زمینه توانمندسازی زنان فعالیت میکرد؛ علیه خشونت سخن میگفت و الگویی از رهبری را ارائه کرد که الهامبخش مردم سراسر پرو شد. با وجود ترور او در سال ۱۹۹۲ توسط گروه «مسیر درخشان»، مویانو همچنان نماد شجاعت برای زنان پرویی باقی ماند؛ زنانی که به مبارزه برای رسیدن به حقوق خود ادامه میدهند. علیرغم چالشهای مداوم، این زنان با تلاش برای افزایش مشارکت زنان در جامعه و محافظت از یکدیگر در برابر خشونت، در مسیر دستیابی به عدالت، به پیروزیهای مهم قانونی دست یافتهاند.
سالهای وحشت: جنگهای چریکی «مسیر درخشان»
در طول دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میلادی جنبش چریکی مائوئیستی «مسیر درخشان» (Sendero Luminoso) کارزار خونینی را علیه دولت پرو به راه انداخت که جنوب و مرکز پرو را ویران کرد، ۳۰هزار کشته بر جای گذاشت و ۶۰۰هزار خانواده را بیخانمان کرد.[2] این گروه در سال۱۹۷۰ توسط «آبیمائل گوسمان»[3] – استاد فلسفه – تاسیس شد و یک دهه بعد شورش مسلحانهای را طی نخستین انتخابات دموکراتیک، و پس از پایان دیکتاتوری نظامی در پرو، آغاز کرد. اعضای گروه «مسیر درخشان» که «سندریستاس» نامیده میشدند با ادعای اینکه «دولتِ ثروتمندان را نابود میکنند و دولتی برای فقرا میسازند» به دنبال جلب حمایت دهقانان بومی پرو بودند.[4]با این حال این افراد فقیر و بومی بودند که در دوران هرج و مرج بیشترین آسیب را دیدند.
با تجلیل از خشونت به عنوان یک امر مشروع و یک «قانون عمومی»، که برای «سرنگونی نظام قدیمی و ایجاد نظمی جدید» ضروری است، گروه «مسیر درخشان» کل ساکنان روستاها را قتل عام کرد، سیاستمداران روستایی را ترور کرد، بازارها، تئاترها و رستورانها را بمباران کرد، شهرها را در خاموشی فرو برد و دسترسی به آب و غذا را مختل کرد.[5] پروییها سالها در وحشت رها شدند و در این میان نه تنها توسط گروه چریکی «مسیر درخشان»، بلکه توسط دولت نیز مورد خشونت قرار گرفتند. آنها در این باره میگویند: «ارتش به جای دفاع از ما، ما را نیز میکشت. ما را زندانی و سربهنیست میکردند، به ما تجاوز میکردند.»[6] دولت اما منکر پذیرش هر گونه مسئولیت بود و گروه «مسیر درخشان» را مسئول چنین جنایاتی میدانست. «سیاستمداران اصرار داشتند که فقط شورشیان مرتکب نقض حقوق بشر شدهاند و هر گونه مسئولیت دولتی را انکار میکردند.»[7]
«مسیر درخشان»، مخارج عملیات وحشت خود را با وضع مالیات بر کشاورزان «کوکا»کار تامین کرد؛ «کوکا» گیاهی است که به کوکائین تبدیل میشود. در ازای آن، سندریستاسها قیمتهای منصفانهای برای محصولات کشاورزان ارائه میکردند و از آنها در برابر خشونتهای ناشی از قاچاق مواد مخدر محافظت میکردند.[8] از آنجایی که مسیر درخشان از این بودجه برای ایجاد آشوب در پرو استفاده میکرد، زمینه انتخاب «آلبرتو فوجیموری» (Alberto Fujimori) به سمت ریاستجمهوری در سال ۱۹۹۰ فراهم شد. پیروزی غافلگیرکننده او به عنوان یک فرد غیر وابسته، تا حد زیادی ناشی از نارضایتی از نخبگان سفیدپوست حاکم و تشکیلات سیاسیای بود که نتوانسته بودند بحران فراگیر پرو را مهار کنند.
دو سال بعد فوجیموری کنگره، دادگاهها و سیستم حقوقی پرو را منحل کرد و ادعا کرد که آنها مانع تلاشهای او برای درهمشکستن «مسیر درخشان» و مبارزه با قاچاق مواد مخدر شدهاند. او قدرت کامل قانونگذاری و قضایی را در دست گرفت و حکومتی استبدادی را پایه نهاد که تا زمان سقوط او از قدرت به اتهام فساد در سال ۲۰۰۰ میلادی ادامه داشت.
در طول دهه ۱۹۹۰، نیروهای امنیتی عملیات سیستماتیک سرکوبی را اجرا کردند که نه تنها اعضای «مسیر درخشان»، بلکه هر کسی را که متمایل به آنها بود – اعم از اتحادیههای کارگری، ناراضیان سیاسی و فعالان مدافع حقوق بشر – را نیز هدف قرار داد. یک پرویی میگوید: «ما آن ۱۰ سال [دوران ریاست جمهوری فوجیموری] را در وحشت زندگی کردیم. اگر مخالف دولت بودید، تروریست بودید.»[9] نیروهای دولتی با معافیت از مجازات، مرتکب نقض حقوق بشر – ناپدیدسازی قهری، قتل، تجاوز و شکنجه – شدند. [10] در سپتامبر ۱۹۹۲، پلیس پرو گوسمان را دستگیر کرد و او مابقی عمرش را به جرم رهبری «مسیر درخشان» در زندان گذراند.[11] در غیاب او، جنبش خیلی زود از هم پاشید و تنها گروههایی کوچک و ضعیف باقی ماندند.[12]
در پایان درگیری، «کمیسیون حقیقت و مصالحه» پرو تخمین زد که درباره پرونده ۷۰هزار کشته، «مسیر درخشان» مسئول ۵۴ درصد از تلفات و دولت مسئول ۳۷ درصد آن بوده است. این خونینترین جنگ در پرو از زمان تسخیر آن توسط اسپانیا در قرن هفدهم بود و بومیهای پرو بیشترین هزینه را در آن متحمل شدند. یکی از بزرگترین شواهد چنین ادعایی، این بود که زبان اول ۷۵ درصد از ناپدیدشدگان و کشتهها اسپانیایی نبود.[13]
زنان به صورت وسیعی مورد خشونت جنسی قرار گرفتند. نیروهای امنیتی برای تنبیه زنانی که از دید آنها مخالف دولت بودند – از جمله دانشجویان دانشگاه، معلمان، رهبران اتحادیهها و مدیران اجتماعی – از تجاوز جنسی استفاده کردند و بهویژه این را بر زنان فقیر، کارگر، بومی، مختلط یا دورگه اعمال کردند.[14] با این حال متجاوزان در ارتش نه تنها از مجازات در امان بودند، بلکه فعالانه حمایت میشدند و حتی ترفیع هم میگرفتند.[15] یکی از مقامات وزارت دفاع نه تنها این موضوع را توجیه کرد بلکه حتی مدعی شد که بسیاری از زنانی که تجاوز جنسی را گزارش کردهاند، «برانداز»اند و در تلاش برای مخدوشکردن وجهه ارتش بودهاند. او در توجیه جنایت تجاوز علیه زنان گفت: «این پسران از خانوادههای خود دور هستند و به دلیل ماهیت جنگ از تنش زیادی رنج میبرند».[16]
اگرچه تجاوز جنسی توسط سندریستاسها بسیار کمتر رایج بود ولی گروه «مسیر درخشان» نیز در مواردی برای ترساندن تشکلهای زنان و تلاش برای تسلیم آنان در برابر خواستههای خود، و در مواردی نیز به عنوان تنبیه به علت فعالیت در زمینه حقوق زنان، فعالان زن را تهدید میکرد و به قتل میرساند. سندریستاسها، مقوله حقوق بشر را به طور کلی تحت عناوینی چون «حقوق بورژوایی، ارتجاعی و ضدانقلابی، سلاح اصلاحطلبها و امپریالیستها و امپریالیستهای آمریکایی» رد میکردند و فعالان مدافع حقوق زنان را «ابزار سرکوب و عقبماندگی زنان» مینامیدند که به باور آنان تلاش میکردند زنان را از جنگ مردمی دور سازند.[17]
ماریا النا مویانو و مبارزه او برای دفاع از حقوق زنان
ماریا النا مویانو، معروف به «مادر کوراجه» (به معنی مادر شجاعت) سازماندهنده انجمنی آفریقایی-پرویی بود که همزمان با فعالیت برای حقوق زنان، علیه فقر، گرسنگی و تروریسم نیز مبارزه میکرد. کار سازماندهی او در ویا السالوادور آغاز شد که ابتدا یک شهرک حلبینشین در حومه لیما بود اما با فعالیتهای ساکنان شهرک، در نهایت برق، آب و سیستم فاضلاب آن تامین شد. مویانو میگوید: «من در ویا السالوادور چیزهای زیادی یاد گرفتم.» او خاطرنشان کرد که این «نمونه ملموسی بود از اینکه چگونه مردم میتوانند برای گرفتن حقوق مسلم خود از دولت، سازماندهی کنند».[18]
مویانو پس از شروع حرفه معلمی به اعتصابی پیوست که خواستار دریافت حداقل حقوق بود و به عنوان نماینده ویا السالوادور در کمیته مرکزی اعتصاب انتخاب شد. اتحاد و هماهنگی کمیته تاثیر عمیقی بر او گذاشت و پس از اینکه مدیر یک باشگاه مادران شد، به نقش زنان و در عین حال نادیدهانگاشتن آنها پی برد. او در این باره میگوید با وجود اینکه آنها بیرون از خانه کار میکردند، به دلیل اینکه زن بودند وظایف خانگیشان کم نمیشد. من هم فهمیدم که شوهر خودم چقدر مردسالار یا Macho است.[19]
در سال ۱۹۷۹ یک کمیته سازماندهی برای هماهنگکردن فعالیتهای زنان در زمینه آشپزخانههای محلی، کمیتههای درختکاری و تلاش برای حمایت از حقوق مردم محلی در سازمانهای بشردوستانه در ویا السالوادور آغاز به کار کرد. چهار سال بعد، مویانو به تشکیل فدراسیون مردمی «زنان ویا السالوادور» (FEPOMUVES) کمک کرد و در اواخر دهه ۱۹۸۰ به مقام ریاست فدراسیون رسید. او با زنان دیگری نیز در زمینه سازماندهی دفاع از حقوق زنان، تشکیل تعاونیهای خیاطی و برگزاری کارگاههای آموزشی و بهداشتی همکاری کرد.
یکی دیگر از ابتکارات کلیدی، برنامه «یک لیوان شیر» (Vaso de Leche) بود که هر روز یک لیوان شیر برای کودکان فراهم میکرد؛ چیزی که در کشور فقیری مانند پرو حیاتی بود. پس از اجرای برنامه و تلاش برای موفقیت بیشتر آن، فدراسیون از انتقال ریاست دولتی از شهر لیما به گروه زنان ویا السالوادور در سال ۱۹۸۷ حمایت کرد و پیروز شد. سیاستمداران به توانایی زنان در مدیریت برنامه شک داشتند، اما فدراسیون بهسرعت ابتکارات جدیدی را اعمال کرد که کارایی و دسترسی را بهبود بخشید. طرح «یک لیوان شیر» نمونهای از رویکرد فدراسیون به سازماندهی اجتماعی بود؛ آنجا که میگوید: «ما ادعا میکنیم مردم میتوانند یاد بگیرند که خودشان را اداره کنند، تا روزی برسد که بتوانند در سطح ملی حکومت کنند.»[20]
فراتر از تلاشهای اجتماعی، فدراسیون، سیاست کشور را نیز زیر نظر داشت تا برای مشکلات کلان کشوری نیز پاسخی داشته باشد. در مجموع، «این امکان برای یک زن فراهم شد که از محدوده خانه خود خارج شود و در یک فضای عمومی جدید به منظور رسیدگی به مسائل تغذیه، بقا، تضاد اجتماعی، مشکلات شخصی و مسائل جنسیتی مانند خشونت خانگی کار کند».[21]
آماده برای جاندادن: مبارزه مویانو در برابر «مسیر درخشان»
تلاشهای مویانو خیلی زود مخالفتهای گروه «مسیر درخشان» را برانگیخت که معتقد بودند برنامههای ضد فقر مورد حمایت دولت موجب «کاهش نارضایتیها از دولت و کاهش شور انقلابی در میان فقرا» شده است.[22] در سال ۱۹۹۱، سندریستاسها بمبی را در یک مرکز توزیع شیر کار گذاشتند و سپس تلاش کردند مویانو را مقصر جلوه دهند و در عین حال او را به حمایت از ارتش و سرقت بودجه دولتی متهم کردند. او هر اتهامی را رد کرد و گفت: «من هرگز نمیتوانم آنچه که با دستان خودم ساختهام را خراب کنم.»[23]
مویانو سپس برای نشاندادن مخالفت عمومی با گروه «مسیر درخشان» فراخوانی داد و گفت: «ما باید با یک واکنش سازمانیافته و قوی متحد شویم. … باید با دقت به این گروه تروریستی، اعلام کنیم که این سندریستاسها هستند که مخالف مردم هستند. تا به حال، بسیاری گفتهاند “آنها همسفرانی هستند که برای مردم میجنگند”، اما دیگر نمیشود این را گفت. این اشتباه است. آنها با مردم میجنگند.»[24]
مویانو به عنوان یک مخالف صریح گروه «مسیر درخشان»، «نماینده امید برای کشوری خسته از خشونت و خطری برای کسانی بود که طراح تروریسم بودند».[25] او و دیگر اعضای گروههای زنان، تظاهرات گستردهای را علیه خشونت سندریستاسها و برنامه ریاضت اقتصادی «فوجی شاک» دولت – که رنج فقیرترین پروییها را بدتر کرده بود – برگزار کردند. در پایان سال ۱۹۹۱، «لا رپابلیکا» (La República)، یکی از روزنامههای برجسته پرو، مویانو را «شخصیت سال» نامید. مویانو علیرغم اینکه میدانست زندگیاش در خطر است، اظهار کرد: «ما از کسی نمیترسیم و آمادهایم تا جان خود را فدا کنیم.»[26]
مویانو در ۱۴ فوریه ۱۹۹۲، راهپیمایی زنان علیه خشونت را در ویا السالوادور رهبری کرد. راهپیماییای که شرکتکنندگان در آن پرچمهای سفید نماد صلح را حمل میکردند. درست یک روز بعد، سندریستاسها او را در یک رویداد اجتماعی به ضرب گلوله از پای درآوردند و به زندگی او در سن ۳۳سالگی پایان دادند. آنها سپس جسد او را مقابل چشمان پسرانش با دینامیت منفجر کردند.
با این حال، تیتر روز بعد روزنامه لا رپابلیکا این بود: «به او شلیک میکنند، او را منفجر میکنند … و هنوز قادر نیستند او را بکشند.[27] در مراسم خاکسپاری او نزدیک به ۳۰۰هزار پرویی در پشت تابوت او راهپیمایی کردند تا مخالفت علنی خود را با گروه «مسیر درخشان» نشان دهند. راه او ادامه یافت و زنان ویا السالوادور تا پایان سال، ۱۱۲ آشپزخانه اشتراکی را سازماندهی کردند و روزانه به ۳۰هزار نفر غذا دادند و ۵۰۷ کمیته شیر را مدیریت کردند که به حدود ۶۰هزار کودک خدمات ارائه میکردند.[28]
در پایان سال ۱۹۹۲ نه تنها رهبر سندریتاسها دستگیر شد بلکه فعالیت تروریستی آنها نیز بهسرعت متوقف شد. به گفته زندگینامهنویس او، این موضوع تا حدی به کار مویانو و زنان فعال دنبالهرو او نسبت داده میشود. او میگوید: «قتل ماریا النا و ترور سایر زنان شجاع احتمالا و بالاخره کسانی را که در حاشیه مبارزه بودند، بیدار کرد و تکیهگاه سندریتاسها را از آنان گرفت.»[29]
در سال ۲۰۱۷، دولت پرو از مویانو با نشان لیاقت تجلیل کرد و وزارت فرهنگ به پاس دفاع شجاعانه او از حقوق بشر، رهبری جامعه و نمایش بارز مشارکت حیاتی زنان آفریقایی-پرویی، جایزه شخصیت شایسته فرهنگی را به او اعطا کرد.[30]
انکار عدالت؛ خشونت علیه زنان و سیستم قضایی پرو
علیرغم مقررات برابری در قانون اساسی پرو، زنان همچنان در معرض خشونت بدون مجازات قرار دارند. از هر ۱۰ زن پرویی، ۶ نفر به نوعی خشونت یا آزار جنسی را تجربه کرده است.[31]
در واقع، خشونت مبتنی بر جنسیت سالبهسال افزایش یافته است. ۱۳۷ مورد زنکشی در سال ۲۰۲۲ به همراه ۱۱هزار و ۵۲۴ گزارش از زنان ناپدیدشده ثبت شده است. تنها بین ژانویه تا فوریه ۲۰۲۳، ۲۱هزار و ۱۹۴ مورد خشونت علیه زنان و دختران گزارش شده که بیشک با توجه به اینکه کمتر از ۳۰ درصد از زنان چنین حوادثی را گزارش میکنند، میزان واقعی بیشتر از این است.[32] این بیاعتمادی به سیستم قضایی منعکسکننده «دایره باطلی» است که یک زن پرویی آن را اینگونه توصیف میکند: «واکنش سهلانگارانه دولت، متاسفانه این پیام را ارسال میکند که در پرو میتوانید بدون هیچ عواقبی به یک زن تجاوز کنید، سر به نیستش کنید یا او را بکشید.»[33]
در سال ۱۹۹۳ قانون اساسی پرو «حق برابری در برابر قانون» را تضمین کرد و تبعیض بر اساس «محل تولد، نژاد، جنسیت، زبان، مذهب، عقیده، وضعیت اقتصادی یا هر دلیل دیگری» را ممنوع اعلام کرد. (ماده ۲، بخش ۲) در سال ۱۹۹۴، پرو معاهده «بلم دو پارا» (Belem Do Para Convention) را تصویب کرد که همه اشکال خشونت علیه زنان را مستوجب کیفر میداند. در سال ۲۰۱۷ نیز قانون ۳۰۳۶۴ سیستمهای حمایتی را برای قربانیان خشونت علیه زنان راهاندازی کرد.
با این حال، این چارچوبهای قانونی همواره اعمال یا اجرا نمیشوند. احکام بازدارنده علیه آزارگران خانگی اجرا نمیشوند، موارد آزار جسمی اغلب به عنوان جنایت به جای جرایم جنایی طبقهبندی میشوند و فسادهایی مانند رشوهخواری گسترده، قربانیان را از مراجعه به دولت برای اجرای عدالت باز میدارد. در یکی از پروندههای سال ۲۰۲۰ که مربوط به تجاوز جنسی به یک دختر ۱۲ساله بود، پس از گزارش جنایت، کارکنان بخش درمان، بسته بهداشتی اضطراری را – که طبق قانون پرو قربانیان تجاوز باید دریافت کنند – به قربانی ندادند و در نتیجه، او بعدا متوجه شد که باردار است. با وجود اینکه دو مرد در این پرونده متهم شدند، بستگان آنها با ارائه شواهدی قاضی را مجاب کردند که هر دو را آزاد کند و فقط محدودیتهایی در رفتوآمدشان اعمال شد. به طور خلاصه، یک محقق میگوید: «میتوان خشونت را گزارش کرد، اما هیچ اتفاقی نمیافتد.»[34]
به طور مشابه، دولت پیشرفت کمی در دستیابی به عدالت در مورد جنایاتی داشته است که در جریان درگیریهای مسلحانه با گروه «مسیر درخشان» اتفاق افتاد؛ از جمله کشتارهای غیرعادی، ناپدیدشدنها، شکنجه و تجاوز جنسی. تخمین زده میشود برای۷۰هزار نفری که توسط گروه «مسیر درخشان»، گروههای مسلح و مقامات دولتی کشته شدند، دولت فقط ۴۶ حکم محکومیت را در ۸۸ مورد صادر کرده است.[35]
مجازاتهای قانونی برای خشونت علیه زنان نیز بهندرت اجرا میشود. «موسسه ملی آمار و انفورماتیک» گزارش داد که بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، تعداد مجازاتهای زندان صادرشده برای زنکشی از ۱۸۲ به ۶۰۴ مورد افزایش یافته است. با این حال، ۴۳.۶ درصد از زندانیان عملا به جرمی محکوم نشدهاند؛ امری که عملا موجب آزادی آنها و ارتکاب مجدد جرایم میشود.[36] علاوه بر این، بر اساس گزارش «موسسه ملی زندانها»، تا سال ۲۰۱۸، ۴۶ درصد از ۲۱۴ قاتل زنان، محکوم به ۳ تا ۵ سال حبس شدند که کمتر از حداکثر مجازات قانونی بود؛ البته قانون ۳۰۸۱۹ بعدا حداقل مجازات را به ۲۰ تا ۳۰ سال تغییر داد.[37]
این فرهنگ معافیت از مجازات، ریشه در برترپنداری مرد یا ابرمردسالاری دارد. همانطور که یکی از فعالان میگوید: «این رویکردها در جامعه پرو شایع و گسترده است و شامل مقامات دولتی که وظیفه اجرای قانون را دارند نیز میشود.»[38] در نتیجه، وقتی زنان به دنبال عدالت هستند، اغلب با سرزنش و تبعیض مواجه میشوند. مثلا در سال ۲۰۲۰، دادگاهی در پرو مردی را از تجاوز به عنف تبرئه کرد، زیرا متهم او لباس زیر قرمزرنگی پوشیده بود که قاضی ادعا کرد «این تصور را ایجاد میکند که او به رابطه جنسی با متهم تمایل داشته است». در چنین شرایطی، ازبینبردن باورهای مردسالارانه پیشنیاز تغییر واقعی است.[39]
سازماندهی فمینیستی، چالشها و اصلاحات جدید
طی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، گروههای فمینیستی در پرو تکثیر شدند؛ از «جنبش برای ارتقای زن» و گروه کاری «فلورا تریستان» (Flora Tristán) گرفته تا «جنبش آزادی زنان پرو». آنها بر بسیج زنان، گسترش آگاهی از هدفشان از طریق رسانهها، بهداشت باروری و آموزش خانواده تمرکز کردند. این کارها راه را برای تصویب ماده ۱۱ قانون آموزش همگانی در سال ۱۹۷۲ هموار کرد و منجر به تشکیل کمیتهای شد که بر تدوین و اجرای برنامههای درسی بهبودیافتهای که مسائل خانوادگی و جنسی را در مدارس پوشش میداد و منعکسکننده مشارکتها و دیدگاههای زنان بود، نظارت داشت. کار برای ادغام نیازهای زنان در اصلاحات آموزشی احتمالا بر طرح دولت نظامی اینکا (Inca Plan) در سال ۱۹۷۴ نیز تاثیر گذاشته بود که در فصلی به موضوع زنان و نابرابری جنسیتی پرداخته و خواستار اصلاحات شده بود.
زنان پرو در دهه ۱۹۸۰ همچنان تلاشهای خود را ادامه دادند و در نشستهای ملی و جهانی مانند کنفرانس جهانی ۱۹۸۵ برای بررسی و ارزیابی دستاوردهای «دهه سازمان ملل برای زنان» و «نشستهای دوسالانه فمینیستهای آمریکای لاتین و کارائیب»[40] شرکت میکردند. به دنبال بحث عمومی درباره مشارکت زنان در کنگره و دفتر بازرسی ملی، که برای نظارت بر حقوق مدنی و حقوق بشر ایجاد شد، در سال ۱۹۹۶ دولت، وزارت «زنان و توسعه انسانی» را تاسیس کرد (از سال ۲۰۱۲ به عنوان وزارت «زنان و جمعیتهای آسیبپذیر» شناخته میشود).[41]
امروز مبارزه برای برابری همچنان ادامه دارد. «دموس» (DEMUS)، یک سازمان فمینیستی که در سال ۱۹۸۷ راهاندازی شد، پیروزیهای قانونی قابلتوجهی کسب کرده است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۱ دادگاه عالی پرو اقدامی را تصویب کرد که بهصراحت نیاز به گنجاندن معیار جنسیتی در روند قضایی را به رسمیت شناخت تا در ارزیابی شواهد در پروندههای جنایات جنسی از تبعیض جلوگیری شود.[42] در همان سال، قانون ۲۹۸۱۹ در ماده ۱۰۷، زنکشی را جرم دانست.[43] در سال ۲۰۱۵، پرو اولین کشور در آمریکای لاتین بود که با تصویب قانون ۳۰۳۱۴ آزار جنسی را مستوجب کیفر قانونی دانست.[44] در آن سال، فرمان قانونی ۱۴۲۸ نیز به منظور رسیدگی به موارد ناپدیدشدگی قهری صادر شد.[45]
اطلاعات نادرست رسانهای و فرهنگ مذهبی محافظهکارانه منجر به جو خصمانه و سطح پایین حمایت از فمینیستها و مدافعان حقوق بشر در پرو میشود. گروههای راستگرا و مذهبی، فمینیسم را با «ایدئولوژی جنسیتی» مرتبط میدانند؛ مفهومی بهشدت تقبیحشده که موجب بیاعتمادی زیاد نسبت به تلاشها برای گسترش حقوق زنان شده است.[46] در نتیجه این عوامل، مدافعان حقوق بشر پرو با خشونت، تهدیدات جانی و حتی قتل مواجه میشوند. به گزارش گلوبال ویتنس، پرو یکی از سه کشور مرگبار آمریکای جنوبی برای مدافعان حقوق بشر است.[47]
خاتمه
با تکیه بر نتایج مبارزات دهههای گذشته، انعطافپذیری و شجاعت زنان پرو منجر به اتخاذ اصلاحات حقوقی پیشگام در حمایت از حقوق زنان شده است. این کار بدون میراث فمینیستها و نسل پیشین مدافعان حقوق بشر مانند ماریا النا مویانو ممکن نبود؛ زنی بیباک که هم علیه دولت به پا خاست و هم علیه گروه «مسیر درخشان» مبارزه کرد و الگویی برای همگان است. او همراه با سازمانهایی مانند گروه کاری «فلورا تریستان» و «جنبش آزادی زنان پرو» راه را برای نسلهای آینده – که امروز به مبارزه برای حقوق زنان ادامه میدهند – هموار کرد.
[1]– Maria Elena Moyano.
[2]– مسیر درخشان: تاریخچه جنگ هزاره در پرو، کنت ماکسول، Foreign Affairs (امور خارجه)، ۱ مارس ۱۹۹۹.
[3]– Abimael Guzman.
[4] – بازنگری: تکهای ناهموار از تاریخ، راشل نولان، مجله هارپر.
[5]– آبیمائل گوزمان، رهبر گروه تروریستی مسیر درخشان پرو، در ۸۶ سالگی درگذشت، مت شودل، واشنگتنپست، ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱.
[6]– آبیمائل گوزمان، رهبرمسیر درخشان، یک سال پیش درگذشت. وحشتی که او در پرو به راهانداخت همچنان ادامه دارد، دن کالینز، گاردین، ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲.
[7]– La Coordinadora Nacional de Derechos Humanos del Perú، کولتا یانگرز و سوزان سی. پیکاک، WOLA، اکتبر ۲۰۲۲.
[8]– مسیر درخشان، توپاک آمارو (پرو، چپها).» شورای روابط خارجی، کاترین گریگوری، ۲۷ اوت ۲۰۰۹.
[9]– اقدام خیانت: عفو فوجیموری دوباره زخمهای قربانیان وحشت دولتی پرو را باز میکند، دن کالینز، گاردین، ۵ ژانویه ۲۰۱۸.
[10]– پرو/شیلی: نقض جدی حقوق بشر در دوران ریاست جمهوری آلبرتو فوجیموری (۱۹۹۰-۲۰۰۰)، سازمان عفو بین الملل، دسامبر ۲۰۰۹.
[11]– کاترین گریگوری، همان.
[12]– مت شودل، همان.
[13]– راشل نولان، همان.
[14]– خشونت جنسی در زمان جنگ گواتمالا و پرو، میشل ال. لیبی، فصلنامه مطالعات بینالمللی، دوره ۵۳، شماره ۲، ژوئن ۲۰۰۹، صص ۴۵-۴۴۸.
[15]– ترور ناگفته: خشونت علیه زنان در درگیریهای مسلحانه پرو، دیدهبان حقوق بشر، دسامبر ۱۹۹۲.
[16]– همان.
[18]– زندگینامه ماریا النا مویانو: زندگی و مرگ یک فعال پرویی، پاتریشیا تیلور ادمیستن، Orange Grove Texts Plus، صص ۳۹-۴۰.
[19]– همان، صص ۸۵-۸۶.
[20]– همان، ص ۴۶.
[21]– همان، ص ۳۶.
[22]– همان، ص۴۱.
[23]– همان، ص ۴۶.
[24]– همان، ص ۸۶.
[25]– همان، ص۱۰.
[26]– همان، ص ۸۶.
[27]– Cumanana VI – ENG, 2021, September, 2021.
[28]– همان.
[29]– پاتریشیا تیلور ادمیستن، همان، ص ۴۷.
[30]– به یاد ماریا النا مویانو: ۳۰سال بعد.
[31]– دایره باطل: زنکشی در پرو “بحران” خشونت را آشکار میکند، نیل جیاردینو، الجزیره، ۲۴ آوریل ۲۰۲۳.
[32]– زنان در این هفته: افزایش خشونت مبتنی بر جنسیت در پرو، Council Foreign Relations (شورای روابط خارجی)، ۵ مه ۲۰۲۳.
[33]– نیل جیاردینو، همان.
[34]– زنان پرو از «همهگیری سایهای» رنج میبرند، ماریا گودوی، NPR، ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۰.
[35]– پرو، دیدهبان حقوق بشر، ژانویه ۲۰۲۱.
[36]– پرو: El 43% de presos por feminicidio no tiene condena، ادنیلسون رومان، Cutivalú Piura، ۳۱ ژانویه ۲۰۲۲.
[37]– Los deudos del feminicidio: sin justicia no hay duelo, Ojo Público, July 12, 2020.
[38]– خشونت علیه زنان در پرو: معافیت از مجازات و بی عدالتی، KCL Pro Bono Society، ۹ فوریه ۲۰۲۱.
[39]– همان.
[40]– The biannual Latin American and Caribbean Feminist Encuentros.
[41]– 25 años de Feminismo en el Perú, Flora Tristán, Sep 2004.
[42]– Sobre DEMUS: Nuestros logros, DEMUS, August 2017.
[43]– نرماس لگالس: قانون ۲۹۸۱۹، El Peruano، ۲۷ دسامبر ۲۰۱۱.
[44]– خشونت و تبعیض علیه زنان و دختران، کمیسیون بین آمریکایی حقوق بشر، ۲۰۱۹.
[45]– Decreto legislativo 1428, El Peruano, JUN 2023.
[46]– Cinco retos del feminismo peruano para amplificar su mensaje, La Vanguardia, March 8, 2019.
[47]– حقوق بشر در پرو ۲۰۲۲، عفو بینالملل.