جمهوری اسلامی از هیچ تلاشی برای تحتفشارگذاشتن زندانیان سیاسی و عقیدتی فروگذار نمیکنه و روشهای زیادی برای این کار داره. مثلا محرومکردن زندانیان از مرخصی. چه در سال نو، چه موقع درگذشت عزیزان، و چه برای درمان بیماری حاد.
این در حالیه که در آییننامه اجرایی سازمان زندانها ارتباط زندانیان با خارج از زندان به عنوان یک حق به رسمیت شناخته شده و مرخصی هم یکی از امتیازاتی است که در این آییننامه برای زندانیان پیشبینی شده؛ به این ترتیب که اونها به ازای مدت مشخص حبس، حق استفاده از مرخصی دارن. گرچه مرخصی یک حق نیست و صرفا یک امتیازه، اما سلب این امتیاز به صورت سلیقهای و کیفی، غیرقانونیه.
اما واقعیتی که اتفاق میفته اینه که دستگاه قضایی جمهوی اسلامی، برای اعمال شکنجه و فشار بیشتر، به برخی از زندانیان اصلا مرخصی نمیده. تا جایی که حتی اجازه شرکت در مراسم خاکسپاری و عزاداری عزیزان ازدسترفتهشون رو هم ندارند.
بسیاری از زندانیان سیاسی طی سالهای درازِ حبس، همواره از مرخصی محرومن. بسیاری هم که تحت جراحیهای پزشکی سنگین قرار میگیرند، بدون مرخصی برای گذراندن دوران نقاهت، بلافاصله به زندان بازگردونده میشن.
محمد نظری، زندانی سیاسی، حدود ۲۶ سال محبوس بود. در این مدت بیشتر اعضای خانوادهاش را از دست داد. اما به او یک روز هم مرخصی ندادند. او وقتی که آزاد شد، تقریبا دیگر کسی را نداشت.
سعید ماسوری، ۲۱ سال حبس، زینب جلالیان، حدود ۱۵ سال حبس، حمزه سواری، حدود ۱۶ سال حبس، از ۱۶ سالگی، مریم اکبری منفرد، بیش از ده سال حبس، ارژنگ داوودی، نزدیک به ۲۰ سال، مهدی فراحی شاندیز، حدود ده سال حبس.
اینها فقط چند تن از خیل عظیم زندانیان سیاسی و عقیدتی هستن که سالها حبس کشیدن بدون یک روز مرخصی.
حالا که سال جدید از راه رسیده، بیاید یادی از هموطنانمون کنیم که پشت میلهها محبوسن و صدای اونها باشیم.